: منوي اصلي :
صفحه اصلي پست الكترونيك پارسي بلاگ
ورود به مدیریت درباره من
: درباره خودم :
نرگس
: پيوندهاي روزانه :
بچه های قلم [45]امتداد [51][آرشیو(2)] : لوگوي وبلاگ : : لينك دوستان من : ندبه های آسمان.........سلام آقاحجاب و عفافعاشقان وصالدریچه ای به سوی ملکوتلحظه های تشنگییوسف زهراوبلاگ حجاباینجا جمکرانبیقرار ظهورپله پله تا ملاقات خدادرمان با قراندرسهایی از قرانلقای یارزن در آیینه ی جمال و جلالزن در اسلامرازهایی برای زنانغم غربتروضه ی رضوانجامعه امروززینبیونلحظه ای با خود خدااز جنس خداآژانس خبری وحدتمنتظران ظهورتخریبچی دورانبنی آدمهمه چیز از خدا و برای خداغم غربتابراهیم در آتشحرف های دل یک جوون ایرانیحاج همت شقایق پرپرعطشو در آن سوی این چشم انتظاری هاعرش عشق : لوگوي دوستان من : : آرشيو يادداشت ها : بهار 1387زمستان 1386پاییز 1386 پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید ریحانة النبی سه شنبه 87 خرداد 14 ساعت 10:44 عصر و بار دیگر اشک میریزیم برای روح ریحانه ای دیگر.ریحانه ای که مهدی موعود او را الگوی خود معرفی کرد.سالها پیش در خانه ای کوچک اما با انسان هایی بزرگ ریحانه ای در بستر بیماری از دنیا رفت.او که به روح بزرگش گفت:به تو دروغ نگفتم.خیانت نکردم.در هیچ امری تو را نافرمانی ننمودم....روح همراهش ناراحت واندوهگین او را به سینه چسباند و هر دو با هم گریستند.او گریست.نه از ترس مرگ ،برای روحش گریست؛برای علی.آخَر می دانستبعد از او علی تنهاست و مظلوم.او می دانست بر سرروحشچه خواهد آمد.و روحش برای از دست دادن چنین ریحانه ای چه طور صبر کرد؟که فقط خدا می داند.ما نیز باید بگرییم.نه برای ریحانه ای که نیست بلکه برای خودمان که حتی یک بعد اخلاقیاو را نتوانستیم عمل کنیم در حالی که ادعا می کنیم الگوی ماست.ریحانه ای که درباره اش گفته شده:لولاک ما خلقت الافلاک.او که نورش قبل از تولدش در عالم امکان متولد شد و هر کسیبا قسم به نور او رهایی یافت.آری ریحانه ی پیامبر اسلام خوب ریحانه ای برای علی بود. و الحق که علی نیز روح خوبی برای زهرا بود. اللهم ارزقنا شفاعة فاطمة الزهرا(س) نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] معنای انتظار جمعه 87 فروردین 30 ساعت 12:13 عصر می دانید انتظار به چه معناست؟یکی از بزرگان می فرمودند: ما به اتفاق خانواده از قم حرکت می کردیم به سمت مشهد،در قطار که بودیم همسرم شیر نداشت که به بچه بدهدما هم عادت نداشتیم که شیر خشک به بچه بدهیم.گفتیم: فعلاًآب قند به بچه می دهیم تا به مشهد برسیم.رفتم دنبال آب جوش.هر چه در قطار تفحص کردم اب جوش پیدا نکردم.گفتم نیست.می گویند: آب جوش نداریم، بچه گریه می کرد و مادر هم در اثر گریه ی بچه گریان بود. (این آقا وهمسرش هر دو سید بودند) گفت:بچه خوابش برد،مادر هم به خواب رفت.بعد از مدتی دیدم همسرم از خواب پرید،گریه می کند گفتم چه شده؟چرا گریه میکنی؟ گفت:الان امام زمان را در خواب دیدم.فرمودند:چهارده سال دیگر ظهور میکنم.علامتش هم این است که تو شیر داری.دیدیم بله.همسرم شیر فراوان دارد.خوشحال شدیم.به بچه شیر داد و او را سیر کرد.من در فکر فرو رفتم.گفتم:عجب!؟چهارده سال دیگر امام زمان می خواهد ظهور کند؟ تا آن موقع چه کسی طاقت می آورد؟ آن هایی که زمان برای ظهور آقا تعیین می کنند یکی می گوید ده سال.دیگری می گوید بیست سال و زمان تعیین کردن،علامت عدم عشق است.ناراحت شدم.با خود گفتم:ان شاءالله منظور حضرت از چهارده سال،چهارده رووز است.گریان و منقلب بودم که خوابم برد.حضرت را در خواب دیدم.به من فرمودند:تو عاشق ما نیستی.گفتم:چرا یابن رسول الله؟یا صاحب الزمان به عشق تو سر به بیابان ها گذاردم،به این طرف و آن طرف رفتم.آقا فرمودند:عجب!اگر تو عاشق ما هستی چه طور به چهارده روز معنا کردی؟باید می گفتی:چهارده لحظه ی دیگر.این معنای انتظار است.باید همیشه منتظر آقا بود. نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] لطف خدا دوشنبه 86 دی 17 ساعت 8:28 عصر می خوام کمی در مورد خواسته های خدا از خانما صحبت کنم.چیزی که ماخانما تو این دوره کمتر یا اصلا یادمون نیست.جالبه بدونین خدا از خانما فقط 2 تا کار خواسته.تازه اونم که نمیشه و نباید اسمشو کار بزاریم چون وظیفه است.یکی رعایت حجاب:قُل لِلمُؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَّ وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنها وَالیَضرِِبنَ بِخُمرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ......31 نور.و یکی عمل به احکام مخصوص بانوان:وَ یَسئَلونَکَ عَنِ المَحیض قُل هُوَ أذیً فَاعتَزِلوا النِّساءَ فی المَحیض.....222بقرة.در صورتیکه درآوردن روزی حلال و دادن نفقه و مهریه و زکاة و خمس و خلاصه خیلی چیزای دیگه به عهده ی مرده که خیلیاش هم واجبه.کثیر دیدیم و شنیدیم که تو تولدحضرت زهرا و روز مادر وقتی از خانمی مصاحبه میشه میگه الگوی من حضرت زهراست و باید الگوی همه ی ما باشه.اما بیاین فکرکنیم ببینیم آیا خانم راضی میشه با این پوشش تو جامعه حاضر بشیم؟آیا خانم دلشادن که از صبح تا شب بریم و با نامحرم جماعت سر یه میز کار کنیم و بچه هامون تو جاهایی بزرگ شن که نباید؟؟؟تو رو خدا کمی فکر کنین.دل خانم همین جوری خون هست دیگه نمک به زخمش نپاشیم.چرا برا خودمون ارزش قائل نیستیم؟چرا خواب خرگوشی؟بابا این حرفای استقلال و برابری و ... مال یهودیاست مال بی دیناست.مال کسایی که از دین متنفرن.بد نیس بدونین خدا هم حرف از برابری میزنه اما این جوری:إنَّ أکرَمَکُم عِندَاللهِ اِتقاکُم....آقایونم باید بدونن مثل حضرت علی(ع) نباید از گل کمتر به خانما بگنچون همه ی ریحانه ها به طراوت یاس اند. نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] ریحانه ها پنج شنبه 86 آذر 29 ساعت 5:58 عصر هنگامیکه فرشته پیام الهی را به زمین حمل می کرد مسرور بود.مژده ی مادر شدن می داد ریحانه را و ابراهیم خلیل خبر میلاد فرزندی صالح را دریافت می نمود:وَامرَأتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَت فَبَشَّرناها بِاِسحاقَ وَ مِن وَراءِ اِسحاقَ یَعقوب.71 هودبت شکن پیر متعجب گشت و روح ریحانه خرسند!گفت من مادر می شوم در حالیکه سالخورده ام و شوهرم نیز پیر و فرتوت است؟ پاسخ شنید:قالوا أتَعجَبینَ مِن اَمرِ الله رَحمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ إنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ.73 هود *****از ماهها پیش می دانست، بار اولش نبود. اما متفاوت می نمود.آثارش در ظاهر هویدا نبود.ترسان از اینکه حامل پسری باشد طفل را چون کودکان دیگر.... آن زمان که موسی کلیم الله جهانیان را سلام داد،ریحانه سر خم کرد و شبنم اشک از گلبرگ غم چکاند.وَ اَوحَینا اِلی اُمِّ موسی أن أرضِعیهِ فَإذا خِفتِ عَلَیهِ فَألقیهِ فی الیَمِّوَ لا تَخافی وَ لا تَحزَنی إنّا رادّوهُ إلَیکَ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلینَ.7 قصصشیره ی وجودش را به او خوراند،در صندوقش خواباند،بوسه ی مهر بر پیشانیش نشاند و با روحی سرشار از یقین او را به دست زلال آب سپرد و دست ریحانی دیگر از نهر گرفتش و مرگ را از او راند. آنقدر لطیف و پاک بود که خداوند هیچ کس را لایق نوازشش ندانست و هیچ شامه ای یارای بوییدن ریحانه را نداشت. ***** پس روح در فرشته ی وحی دمیده شد.خداوند امین تر از جبرئیل نیافت در زمین و آسمان و ریحانه را به او سپرد و عرشیان را نوید پیامبری جاوید داد.اکنون مریم فراموش شده، با طفلی در بطن کنار نخل خشکی تکیه زده؛از باری تعالی یاری می طلبدبرای آب، برای قوت:فَناداها مِن تَحتِها ألّا تَحزَنیقَد جَعَلَ رَبُّکِ تَحتَکِ سَریّا.24 وَهُزّی إلَیکِ بِجزعِ النَّخلَةِتُساقِط عَلَیکِ رُطَباً جَنیّا.25 فَکُلی وَاشرَبی وَقرّی عیناً فإمّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ أحَداً فَقولی إنّی نَذَرتُ لِلرّحمانِ صوماًفَلَن اُکَلّمَ الیومَ إنسیّاً.26 مریمَ نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] زن در تاریخ قرآن دوشنبه 86 آذر 26 ساعت 6:10 عصر از موضوعاتی که در قرآن مجید از آن سخن به میان آمده،زنانی هستند که در خلال قصص قرآنی و رویدادهای تاریخی شناخته شده اند.این زنان گروهی خوب و گروهی بد بوده اند.و به همین جهت نیز در قرآن از آنان سخن رفته است.قرآن در این مورد می خواهد نقش زنرا در دو قطب مثبت ومنفی،با ایمان و بی ایمان روشن سازد تا سرگذشت آنان برای زنان مسلمین هم سرمشق باشد و هم عبرت.سرمشق از زنان پارسای نام آفرینی که منشأ دگرگونی های مثبت بودند و عبرت از آنان که فکر و کارشان در قطب مخالف،باعث انحطاطفضیلت انسانی وبدنامی خود و گرفتاری دیگران گردید.باید یادآور شویم که قرآن مجید در دو مورد از زن سخن گفته است: یکی از حدود و حقوق آنان به عنوان یک فرد انسان و تکالیف خاص و حقوق و حدود شرعی که دارند که ما به آن حدود و حقوق زن در قران میگوییم و در سوره های عدیده ی قران آمده است،به خصوص سوره ی نساء.یعنی سوره ای که از حقوق زن سخن رفته است.مورد دیگر داستان بعضی از آنان است که در ضمن داستانهای واقعی که در امت های پیشین یادر زمان پیغمبر ما روی داده آمده است.در قران کریم آمده است: "اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ اَتقکم."یعنی اساس برتری انسان در تقوای آنهاست که موجب کرامت وتقرب آنان در نزد پروردگار می باشد.لذا با مطالعه ی قرآن به محوریت انسان سالاری این کتاب آسمانی پی برده و متوجه می شویم که تنها انسانیت را وجه تمایز زنان و مردان دانسته اند. یا اَیّها النّاسُ اِنّا خَلَقناکُم......:حجرات 13"ای مردمان ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حوّا) آفریده ایمو شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده ایم تا همدیگر را بشناسید و هرکس با تفاوت و ویژگی خاص درونی از دیگری مشخص شود و در پیکره ی جامعه ی انسانی نقش جداگانه ای داشته باشد.بیگمان گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند مسلماً آگاه و با خبر است."توضیح:صحبت از ناس است چرا که در مورد خلقت هم زن از مرد و هم مرد از زن به وجود آمده اند و این دو مکمل هم اند.در این آیه محترم ترین انسانها با تقواترین آنانند و جائی برای فخر قومی بر قومی یا زنی بر مردی نیست و حتی شناسنامه هم عامل فخر نمی تواند باشد.همه از خاک آفریده شده ایم و مایه ی اصلی و گوهر ذات همه فطرت الهی است. من الله توفیق نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] تنبیه زنان_2 پنج شنبه 86 آذر 22 ساعت 4:7 عصر 3-وَاضرِبوهُنّ...در صورتیکه سرکشی و پشت پا زدن به وظایف خود از حد بگذرد و لجاجت و سرسختی ادامه یابد آنها را با تنبیه بدنی بر وظایف خود وادار سازید.مشروط به اینکه تنبیه موجب مجروح شدن یا کبودی بدن او نشود.(البته همه ی فقها اتفاق نظر دارتد که ترک زدن اولی است)فَاِن اَطَعنَکُم فَلا تَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلاًاگر اطاعت کردند راهی برای تعدّی بر آنها مجویید و به ظاهر اکتفا کرده و اذیتشان نکنید.سؤال:اگر مردان نشوز و ناسازگاری کردند چه باید کرد؟جواب:آنها هم درست مانند زنان باید تنبیه بدنی شوند ولی چون از دست زن خانواده ساخته نیست حاکم شرع موظف است آنها را مجازات بدنی کند.(تعزیر)و در پایان آیه مجدداً به مردان هشدار می دهد که از موقعیت سرپرستی خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به قدرت خدا که بالاتر از همه ی قدرتهاست بیندیشند.انَّ اللهَ کانَ علیّاً کبیراً.امیدوارم تو این دو تا پست،تونسته باشم مختصراً به سوال،جواب داده باشم. من الله توفیق نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] تنبیه زنان جمعه 86 آذر 9 ساعت 3:59 عصر بیشتر وقتا وقتی حرف از مهربونیه اسلام به میون میاد هستن کسایی که میگن:اگه اسلام اینقدر مهربونه چرا گفته زناتونو بزنین؟دین مبین اسلام دین صلح و دوستی و آرامشه.مگه میشه بی دلیل و منطق همچین حرفی بزنه؟با نگاهی گذرا به چند تا تفسیر جواب این سوالو پیدا کردم.قران تو آیه ی 34 سوره ی نساء در این مورد بحث کرده:الِّرجالُ قوّامونَ علی النِّساءِ بِما فَضَّل اللهُ بَعضَهَُم علی بعضٍ وَبِما اَنفَقوا مِن اَموالِهِم فَالصّالحاتُ قنِتتٌ حافظاتٌ للغَیبِ بِما حَفِظَ اللهُ و الّتی تَخافونَ نُشوزَهُنَّ فَعِظوهُنَّ و اهجُروهُنَّ فی المَضاجِعِ واضرِبوهُنَّ فاِن اَطَعنَکُم فَلا تَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً اِنَّ اللهَ کانَ علیّاً کَبیراً.مردان سرپرست زنان هستند و تمام شئون آنها را از تدبیر و اداره ی زندگی و تامین امور تعلیم و تربیت آنها بر عهده دارند.این سرپرستی به خاطر موقعیت جسمی و روحی و به خاطر نفقه و پرداخت مهریه ی آنها نیز هست.زنان در برابر وظایفی که در خانواده به عهده دارند دو دسته اند:1-زنان صالح که در برابر نظام خانواده تسلیم و متعهد میباشند.آنها در حضور و غیبت شوهر امین هستند و حفظ الغیب می کنند.یعنی از نظر مالی و عفّت و در حفظ اسرار او خیانت نمی ورزند و در برابر حقوقی که خدا برای آنها قائل شده(بما حفظ الله)وظایف خود را به خوبی انجام می دهند.مردان موظفند این گونه زنان را بسیار گرامی دارند.2-زنانی که از وظایف خود سرپیچی کرده و ناسازگاری میکنند.چه در مال و چه در عفت.در مقابل چنین زنی چه باید کرد؟ این آیه مسئولیتی میدهد که چند مرحله دارد تا زن سازگار شود یا اگر نشد طلاقش دهند:1-وَالّلاتی تَخافونَ نُشوزَهُنّ...زنانی که از سرکشی و طغیان آنها می ترسید پندشان دهید تا بلکه با تذکرهای دوستانه دست از خلاف بردارند.2-َاهجُروهُنَّ فی المَضاجِع...در صورتیکه نصیحت ها سودی نداد در بستر از آنها دوری کنید تا با این بی اعتنایی و رو گردانی شما روحیه ی آنها متأثر شده به سازش برگردند. منابع: تفسیر نمونه؛ تفسیر المیزان؛ تفسیر نسیم حیات؛ الکاشف؛ تفسیر مجمع البیان ادامه دارد..... نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] < 1 2 3 > :لیست کامل یاداشت ها : تابستون و قرآن[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
ندبه های آسمان.........سلام آقاحجاب و عفافعاشقان وصالدریچه ای به سوی ملکوتلحظه های تشنگییوسف زهراوبلاگ حجاباینجا جمکرانبیقرار ظهورپله پله تا ملاقات خدادرمان با قراندرسهایی از قرانلقای یارزن در آیینه ی جمال و جلالزن در اسلامرازهایی برای زنانغم غربتروضه ی رضوانجامعه امروززینبیونلحظه ای با خود خدااز جنس خداآژانس خبری وحدتمنتظران ظهورتخریبچی دورانبنی آدمهمه چیز از خدا و برای خداغم غربتابراهیم در آتشحرف های دل یک جوون ایرانیحاج همت شقایق پرپرعطشو در آن سوی این چشم انتظاری هاعرش عشق : لوگوي دوستان من : : آرشيو يادداشت ها : بهار 1387زمستان 1386پاییز 1386 پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید ریحانة النبی سه شنبه 87 خرداد 14 ساعت 10:44 عصر و بار دیگر اشک میریزیم برای روح ریحانه ای دیگر.ریحانه ای که مهدی موعود او را الگوی خود معرفی کرد.سالها پیش در خانه ای کوچک اما با انسان هایی بزرگ ریحانه ای در بستر بیماری از دنیا رفت.او که به روح بزرگش گفت:به تو دروغ نگفتم.خیانت نکردم.در هیچ امری تو را نافرمانی ننمودم....روح همراهش ناراحت واندوهگین او را به سینه چسباند و هر دو با هم گریستند.او گریست.نه از ترس مرگ ،برای روحش گریست؛برای علی.آخَر می دانستبعد از او علی تنهاست و مظلوم.او می دانست بر سرروحشچه خواهد آمد.و روحش برای از دست دادن چنین ریحانه ای چه طور صبر کرد؟که فقط خدا می داند.ما نیز باید بگرییم.نه برای ریحانه ای که نیست بلکه برای خودمان که حتی یک بعد اخلاقیاو را نتوانستیم عمل کنیم در حالی که ادعا می کنیم الگوی ماست.ریحانه ای که درباره اش گفته شده:لولاک ما خلقت الافلاک.او که نورش قبل از تولدش در عالم امکان متولد شد و هر کسیبا قسم به نور او رهایی یافت.آری ریحانه ی پیامبر اسلام خوب ریحانه ای برای علی بود. و الحق که علی نیز روح خوبی برای زهرا بود. اللهم ارزقنا شفاعة فاطمة الزهرا(س) نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] معنای انتظار جمعه 87 فروردین 30 ساعت 12:13 عصر می دانید انتظار به چه معناست؟یکی از بزرگان می فرمودند: ما به اتفاق خانواده از قم حرکت می کردیم به سمت مشهد،در قطار که بودیم همسرم شیر نداشت که به بچه بدهدما هم عادت نداشتیم که شیر خشک به بچه بدهیم.گفتیم: فعلاًآب قند به بچه می دهیم تا به مشهد برسیم.رفتم دنبال آب جوش.هر چه در قطار تفحص کردم اب جوش پیدا نکردم.گفتم نیست.می گویند: آب جوش نداریم، بچه گریه می کرد و مادر هم در اثر گریه ی بچه گریان بود. (این آقا وهمسرش هر دو سید بودند) گفت:بچه خوابش برد،مادر هم به خواب رفت.بعد از مدتی دیدم همسرم از خواب پرید،گریه می کند گفتم چه شده؟چرا گریه میکنی؟ گفت:الان امام زمان را در خواب دیدم.فرمودند:چهارده سال دیگر ظهور میکنم.علامتش هم این است که تو شیر داری.دیدیم بله.همسرم شیر فراوان دارد.خوشحال شدیم.به بچه شیر داد و او را سیر کرد.من در فکر فرو رفتم.گفتم:عجب!؟چهارده سال دیگر امام زمان می خواهد ظهور کند؟ تا آن موقع چه کسی طاقت می آورد؟ آن هایی که زمان برای ظهور آقا تعیین می کنند یکی می گوید ده سال.دیگری می گوید بیست سال و زمان تعیین کردن،علامت عدم عشق است.ناراحت شدم.با خود گفتم:ان شاءالله منظور حضرت از چهارده سال،چهارده رووز است.گریان و منقلب بودم که خوابم برد.حضرت را در خواب دیدم.به من فرمودند:تو عاشق ما نیستی.گفتم:چرا یابن رسول الله؟یا صاحب الزمان به عشق تو سر به بیابان ها گذاردم،به این طرف و آن طرف رفتم.آقا فرمودند:عجب!اگر تو عاشق ما هستی چه طور به چهارده روز معنا کردی؟باید می گفتی:چهارده لحظه ی دیگر.این معنای انتظار است.باید همیشه منتظر آقا بود. نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] لطف خدا دوشنبه 86 دی 17 ساعت 8:28 عصر می خوام کمی در مورد خواسته های خدا از خانما صحبت کنم.چیزی که ماخانما تو این دوره کمتر یا اصلا یادمون نیست.جالبه بدونین خدا از خانما فقط 2 تا کار خواسته.تازه اونم که نمیشه و نباید اسمشو کار بزاریم چون وظیفه است.یکی رعایت حجاب:قُل لِلمُؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَّ وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنها وَالیَضرِِبنَ بِخُمرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ......31 نور.و یکی عمل به احکام مخصوص بانوان:وَ یَسئَلونَکَ عَنِ المَحیض قُل هُوَ أذیً فَاعتَزِلوا النِّساءَ فی المَحیض.....222بقرة.در صورتیکه درآوردن روزی حلال و دادن نفقه و مهریه و زکاة و خمس و خلاصه خیلی چیزای دیگه به عهده ی مرده که خیلیاش هم واجبه.کثیر دیدیم و شنیدیم که تو تولدحضرت زهرا و روز مادر وقتی از خانمی مصاحبه میشه میگه الگوی من حضرت زهراست و باید الگوی همه ی ما باشه.اما بیاین فکرکنیم ببینیم آیا خانم راضی میشه با این پوشش تو جامعه حاضر بشیم؟آیا خانم دلشادن که از صبح تا شب بریم و با نامحرم جماعت سر یه میز کار کنیم و بچه هامون تو جاهایی بزرگ شن که نباید؟؟؟تو رو خدا کمی فکر کنین.دل خانم همین جوری خون هست دیگه نمک به زخمش نپاشیم.چرا برا خودمون ارزش قائل نیستیم؟چرا خواب خرگوشی؟بابا این حرفای استقلال و برابری و ... مال یهودیاست مال بی دیناست.مال کسایی که از دین متنفرن.بد نیس بدونین خدا هم حرف از برابری میزنه اما این جوری:إنَّ أکرَمَکُم عِندَاللهِ اِتقاکُم....آقایونم باید بدونن مثل حضرت علی(ع) نباید از گل کمتر به خانما بگنچون همه ی ریحانه ها به طراوت یاس اند. نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] ریحانه ها پنج شنبه 86 آذر 29 ساعت 5:58 عصر هنگامیکه فرشته پیام الهی را به زمین حمل می کرد مسرور بود.مژده ی مادر شدن می داد ریحانه را و ابراهیم خلیل خبر میلاد فرزندی صالح را دریافت می نمود:وَامرَأتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَت فَبَشَّرناها بِاِسحاقَ وَ مِن وَراءِ اِسحاقَ یَعقوب.71 هودبت شکن پیر متعجب گشت و روح ریحانه خرسند!گفت من مادر می شوم در حالیکه سالخورده ام و شوهرم نیز پیر و فرتوت است؟ پاسخ شنید:قالوا أتَعجَبینَ مِن اَمرِ الله رَحمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ إنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ.73 هود *****از ماهها پیش می دانست، بار اولش نبود. اما متفاوت می نمود.آثارش در ظاهر هویدا نبود.ترسان از اینکه حامل پسری باشد طفل را چون کودکان دیگر.... آن زمان که موسی کلیم الله جهانیان را سلام داد،ریحانه سر خم کرد و شبنم اشک از گلبرگ غم چکاند.وَ اَوحَینا اِلی اُمِّ موسی أن أرضِعیهِ فَإذا خِفتِ عَلَیهِ فَألقیهِ فی الیَمِّوَ لا تَخافی وَ لا تَحزَنی إنّا رادّوهُ إلَیکَ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلینَ.7 قصصشیره ی وجودش را به او خوراند،در صندوقش خواباند،بوسه ی مهر بر پیشانیش نشاند و با روحی سرشار از یقین او را به دست زلال آب سپرد و دست ریحانی دیگر از نهر گرفتش و مرگ را از او راند. آنقدر لطیف و پاک بود که خداوند هیچ کس را لایق نوازشش ندانست و هیچ شامه ای یارای بوییدن ریحانه را نداشت. ***** پس روح در فرشته ی وحی دمیده شد.خداوند امین تر از جبرئیل نیافت در زمین و آسمان و ریحانه را به او سپرد و عرشیان را نوید پیامبری جاوید داد.اکنون مریم فراموش شده، با طفلی در بطن کنار نخل خشکی تکیه زده؛از باری تعالی یاری می طلبدبرای آب، برای قوت:فَناداها مِن تَحتِها ألّا تَحزَنیقَد جَعَلَ رَبُّکِ تَحتَکِ سَریّا.24 وَهُزّی إلَیکِ بِجزعِ النَّخلَةِتُساقِط عَلَیکِ رُطَباً جَنیّا.25 فَکُلی وَاشرَبی وَقرّی عیناً فإمّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ أحَداً فَقولی إنّی نَذَرتُ لِلرّحمانِ صوماًفَلَن اُکَلّمَ الیومَ إنسیّاً.26 مریمَ نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] زن در تاریخ قرآن دوشنبه 86 آذر 26 ساعت 6:10 عصر از موضوعاتی که در قرآن مجید از آن سخن به میان آمده،زنانی هستند که در خلال قصص قرآنی و رویدادهای تاریخی شناخته شده اند.این زنان گروهی خوب و گروهی بد بوده اند.و به همین جهت نیز در قرآن از آنان سخن رفته است.قرآن در این مورد می خواهد نقش زنرا در دو قطب مثبت ومنفی،با ایمان و بی ایمان روشن سازد تا سرگذشت آنان برای زنان مسلمین هم سرمشق باشد و هم عبرت.سرمشق از زنان پارسای نام آفرینی که منشأ دگرگونی های مثبت بودند و عبرت از آنان که فکر و کارشان در قطب مخالف،باعث انحطاطفضیلت انسانی وبدنامی خود و گرفتاری دیگران گردید.باید یادآور شویم که قرآن مجید در دو مورد از زن سخن گفته است: یکی از حدود و حقوق آنان به عنوان یک فرد انسان و تکالیف خاص و حقوق و حدود شرعی که دارند که ما به آن حدود و حقوق زن در قران میگوییم و در سوره های عدیده ی قران آمده است،به خصوص سوره ی نساء.یعنی سوره ای که از حقوق زن سخن رفته است.مورد دیگر داستان بعضی از آنان است که در ضمن داستانهای واقعی که در امت های پیشین یادر زمان پیغمبر ما روی داده آمده است.در قران کریم آمده است: "اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ اَتقکم."یعنی اساس برتری انسان در تقوای آنهاست که موجب کرامت وتقرب آنان در نزد پروردگار می باشد.لذا با مطالعه ی قرآن به محوریت انسان سالاری این کتاب آسمانی پی برده و متوجه می شویم که تنها انسانیت را وجه تمایز زنان و مردان دانسته اند. یا اَیّها النّاسُ اِنّا خَلَقناکُم......:حجرات 13"ای مردمان ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حوّا) آفریده ایمو شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده ایم تا همدیگر را بشناسید و هرکس با تفاوت و ویژگی خاص درونی از دیگری مشخص شود و در پیکره ی جامعه ی انسانی نقش جداگانه ای داشته باشد.بیگمان گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست خداوند مسلماً آگاه و با خبر است."توضیح:صحبت از ناس است چرا که در مورد خلقت هم زن از مرد و هم مرد از زن به وجود آمده اند و این دو مکمل هم اند.در این آیه محترم ترین انسانها با تقواترین آنانند و جائی برای فخر قومی بر قومی یا زنی بر مردی نیست و حتی شناسنامه هم عامل فخر نمی تواند باشد.همه از خاک آفریده شده ایم و مایه ی اصلی و گوهر ذات همه فطرت الهی است. من الله توفیق نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] تنبیه زنان_2 پنج شنبه 86 آذر 22 ساعت 4:7 عصر 3-وَاضرِبوهُنّ...در صورتیکه سرکشی و پشت پا زدن به وظایف خود از حد بگذرد و لجاجت و سرسختی ادامه یابد آنها را با تنبیه بدنی بر وظایف خود وادار سازید.مشروط به اینکه تنبیه موجب مجروح شدن یا کبودی بدن او نشود.(البته همه ی فقها اتفاق نظر دارتد که ترک زدن اولی است)فَاِن اَطَعنَکُم فَلا تَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلاًاگر اطاعت کردند راهی برای تعدّی بر آنها مجویید و به ظاهر اکتفا کرده و اذیتشان نکنید.سؤال:اگر مردان نشوز و ناسازگاری کردند چه باید کرد؟جواب:آنها هم درست مانند زنان باید تنبیه بدنی شوند ولی چون از دست زن خانواده ساخته نیست حاکم شرع موظف است آنها را مجازات بدنی کند.(تعزیر)و در پایان آیه مجدداً به مردان هشدار می دهد که از موقعیت سرپرستی خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به قدرت خدا که بالاتر از همه ی قدرتهاست بیندیشند.انَّ اللهَ کانَ علیّاً کبیراً.امیدوارم تو این دو تا پست،تونسته باشم مختصراً به سوال،جواب داده باشم. من الله توفیق نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] تنبیه زنان جمعه 86 آذر 9 ساعت 3:59 عصر بیشتر وقتا وقتی حرف از مهربونیه اسلام به میون میاد هستن کسایی که میگن:اگه اسلام اینقدر مهربونه چرا گفته زناتونو بزنین؟دین مبین اسلام دین صلح و دوستی و آرامشه.مگه میشه بی دلیل و منطق همچین حرفی بزنه؟با نگاهی گذرا به چند تا تفسیر جواب این سوالو پیدا کردم.قران تو آیه ی 34 سوره ی نساء در این مورد بحث کرده:الِّرجالُ قوّامونَ علی النِّساءِ بِما فَضَّل اللهُ بَعضَهَُم علی بعضٍ وَبِما اَنفَقوا مِن اَموالِهِم فَالصّالحاتُ قنِتتٌ حافظاتٌ للغَیبِ بِما حَفِظَ اللهُ و الّتی تَخافونَ نُشوزَهُنَّ فَعِظوهُنَّ و اهجُروهُنَّ فی المَضاجِعِ واضرِبوهُنَّ فاِن اَطَعنَکُم فَلا تَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً اِنَّ اللهَ کانَ علیّاً کَبیراً.مردان سرپرست زنان هستند و تمام شئون آنها را از تدبیر و اداره ی زندگی و تامین امور تعلیم و تربیت آنها بر عهده دارند.این سرپرستی به خاطر موقعیت جسمی و روحی و به خاطر نفقه و پرداخت مهریه ی آنها نیز هست.زنان در برابر وظایفی که در خانواده به عهده دارند دو دسته اند:1-زنان صالح که در برابر نظام خانواده تسلیم و متعهد میباشند.آنها در حضور و غیبت شوهر امین هستند و حفظ الغیب می کنند.یعنی از نظر مالی و عفّت و در حفظ اسرار او خیانت نمی ورزند و در برابر حقوقی که خدا برای آنها قائل شده(بما حفظ الله)وظایف خود را به خوبی انجام می دهند.مردان موظفند این گونه زنان را بسیار گرامی دارند.2-زنانی که از وظایف خود سرپیچی کرده و ناسازگاری میکنند.چه در مال و چه در عفت.در مقابل چنین زنی چه باید کرد؟ این آیه مسئولیتی میدهد که چند مرحله دارد تا زن سازگار شود یا اگر نشد طلاقش دهند:1-وَالّلاتی تَخافونَ نُشوزَهُنّ...زنانی که از سرکشی و طغیان آنها می ترسید پندشان دهید تا بلکه با تذکرهای دوستانه دست از خلاف بردارند.2-َاهجُروهُنَّ فی المَضاجِع...در صورتیکه نصیحت ها سودی نداد در بستر از آنها دوری کنید تا با این بی اعتنایی و رو گردانی شما روحیه ی آنها متأثر شده به سازش برگردند. منابع: تفسیر نمونه؛ تفسیر المیزان؛ تفسیر نسیم حیات؛ الکاشف؛ تفسیر مجمع البیان ادامه دارد..... نوشته شده توسط : نرگس نظرات ديگران [ نظر] < 1 2 3 > :لیست کامل یاداشت ها : تابستون و قرآن[عناوین آرشیوشده]
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها : بهار 1387زمستان 1386پاییز 1386 پشتيباني وطراحي: وبلاگ قالب وبلاگ حب الحسین اجننی وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند وبلاگ شلمچه ما صاحبی داریم برای سفارش قالب به دو وبلاگ اول می تونید سر بزنید
بهار 1387زمستان 1386پاییز 1386
وبلاگ قالب
وبلاگ حب الحسین اجننی
وبلاگ خدایی که به ما لبخند می زند
وبلاگ شلمچه
ما صاحبی داریم
برای سفارش قالب به دو
وبلاگ اول می تونید
سر بزنید
ریحانة النبی
و بار دیگر اشک میریزیم برای روح ریحانه ای دیگر.ریحانه ای که مهدی موعود او را الگوی خود معرفی کرد.سالها پیش در خانه ای کوچک اما با انسان هایی بزرگ ریحانه ای در بستر بیماری از دنیا رفت.او که به روح بزرگش گفت:به تو دروغ نگفتم.خیانت نکردم.در هیچ امری تو را نافرمانی ننمودم....روح همراهش ناراحت واندوهگین او را به سینه چسباند و هر دو با هم گریستند.او گریست.نه از ترس مرگ ،برای روحش گریست؛برای علی.آخَر می دانستبعد از او علی تنهاست و مظلوم.او می دانست بر سرروحشچه خواهد آمد.و روحش برای از دست دادن چنین ریحانه ای چه طور صبر کرد؟که فقط خدا می داند.ما نیز باید بگرییم.نه برای ریحانه ای که نیست بلکه برای خودمان که حتی یک بعد اخلاقیاو را نتوانستیم عمل کنیم در حالی که ادعا می کنیم الگوی ماست.ریحانه ای که درباره اش گفته شده:لولاک ما خلقت الافلاک.او که نورش قبل از تولدش در عالم امکان متولد شد و هر کسیبا قسم به نور او رهایی یافت.آری ریحانه ی پیامبر اسلام خوب ریحانه ای برای علی بود. و الحق که علی نیز روح خوبی برای زهرا بود. اللهم ارزقنا شفاعة فاطمة الزهرا(س)
نوشته شده توسط : نرگس
نظرات ديگران [ نظر]
معنای انتظار
می دانید انتظار به چه معناست؟یکی از بزرگان می فرمودند: ما به اتفاق خانواده
(این آقا وهمسرش هر دو سید بودند) گفت:بچه خوابش برد،مادر هم به خواب رفت.بعد از مدتی دیدم همسرم از خواب پرید،گریه می کند گفتم چه شده؟چرا گریه میکنی؟ گفت:الان امام زمان را در خواب دیدم.فرمودند:چهارده سال دیگر ظهور میکنم.علامتش هم این است که تو شیر داری.دیدیم بله.همسرم شیر فراوان دارد.خوشحال شدیم.به بچه شیر داد و او را سیر کرد.من در فکر فرو رفتم.گفتم:عجب!؟چهارده سال دیگر امام زمان می خواهد ظهور کند؟ تا آن موقع چه کسی طاقت می آورد؟ آن هایی که زمان برای ظهور آقا تعیین می کنند یکی می گوید ده سال.دیگری می گوید بیست سال و زمان تعیین کردن،علامت عدم عشق است.ناراحت شدم.با خود گفتم:ان شاءالله منظور حضرت از چهارده سال،چهارده رووز است.گریان و منقلب بودم که خوابم برد.حضرت را در خواب دیدم.به من فرمودند:تو عاشق ما نیستی.گفتم:چرا یابن رسول الله؟یا صاحب الزمان به عشق تو سر به بیابان ها گذاردم،به این طرف و آن طرف رفتم.آقا فرمودند:عجب!اگر تو عاشق ما هستی چه طور به چهارده روز معنا کردی؟باید می گفتی:چهارده لحظه ی دیگر.این معنای انتظار است.باید همیشه منتظر آقا بود.
لطف خدا
می خوام کمی در مورد خواسته های خدا از خانما صحبت کنم.چیزی که ماخانما تو این دوره کمتر یا اصلا یادمون نیست.جالبه بدونین خدا از خانما فقط 2 تا کار خواسته.تازه اونم که نمیشه و نباید اسمشو کار بزاریم چون وظیفه است.یکی رعایت حجاب:قُل لِلمُؤمِناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَّ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَّ وَ لا یُبدینَ زینَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنها وَالیَضرِِبنَ بِخُمرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ......31 نور.و یکی عمل به احکام مخصوص بانوان:وَ یَسئَلونَکَ عَنِ المَحیض قُل هُوَ أذیً فَاعتَزِلوا النِّساءَ فی المَحیض.....222بقرة.در صورتیکه درآوردن روزی حلال و دادن نفقه و مهریه و زکاة و خمس و خلاصه خیلی چیزای دیگه به عهده ی مرده که خیلیاش هم واجبه.کثیر دیدیم و شنیدیم که تو تولدحضرت زهرا و روز مادر وقتی از خانمی مصاحبه میشه میگه الگوی من حضرت زهراست و باید الگوی همه ی ما باشه.اما بیاین فکرکنیم ببینیم آیا خانم راضی میشه با این پوشش تو جامعه حاضر بشیم؟آیا خانم دلشادن که از صبح تا شب بریم و با نامحرم جماعت سر یه میز کار کنیم و بچه هامون تو جاهایی بزرگ شن که نباید؟؟؟تو رو خدا کمی فکر کنین.دل خانم همین جوری خون هست دیگه نمک به زخمش نپاشیم.چرا برا خودمون ارزش قائل نیستیم؟چرا خواب خرگوشی؟بابا این حرفای استقلال و برابری و ... مال یهودیاست مال بی دیناست.مال کسایی که از دین متنفرن.بد نیس بدونین خدا هم حرف از برابری میزنه اما این جوری:إنَّ أکرَمَکُم عِندَاللهِ اِتقاکُم....آقایونم باید بدونن مثل حضرت علی(ع) نباید از گل کمتر به خانما بگنچون همه ی ریحانه ها به طراوت یاس اند.
ریحانه ها
هنگامیکه فرشته پیام الهی را به زمین حمل می کرد مسرور بود.مژده ی مادر شدن می داد ریحانه را و ابراهیم خلیل خبر میلاد فرزندی صالح را دریافت می نمود:وَامرَأتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِکَت فَبَشَّرناها بِاِسحاقَ وَ مِن وَراءِ اِسحاقَ یَعقوب.71 هودبت شکن پیر متعجب گشت و روح ریحانه خرسند!گفت من مادر می شوم در حالیکه سالخورده ام و شوهرم نیز پیر و فرتوت است؟ پاسخ شنید:قالوا أتَعجَبینَ مِن اَمرِ الله رَحمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیکُم أهلَ البَیتِ إنَّهُ حَمیدٌ مَجیدٌ.73 هود *****از ماهها پیش می دانست، بار اولش نبود. اما متفاوت می نمود.آثارش در ظاهر هویدا نبود.ترسان از اینکه حامل پسری باشد طفل را چون کودکان دیگر.... آن زمان که موسی کلیم الله جهانیان را سلام داد،ریحانه سر خم کرد و شبنم اشک از گلبرگ غم چکاند.وَ اَوحَینا اِلی اُمِّ موسی أن أرضِعیهِ فَإذا خِفتِ عَلَیهِ فَألقیهِ فی الیَمِّوَ لا تَخافی وَ لا تَحزَنی إنّا رادّوهُ إلَیکَ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلینَ.7 قصصشیره ی وجودش را به او خوراند،در صندوقش خواباند،بوسه ی مهر بر پیشانیش نشاند و با روحی سرشار از یقین او را به دست زلال آب سپرد و دست ریحانی دیگر از نهر گرفتش و مرگ را از او راند. آنقدر لطیف و پاک بود که خداوند هیچ کس را لایق نوازشش ندانست و هیچ شامه ای یارای بوییدن ریحانه را نداشت. ***** پس روح در فرشته ی وحی دمیده شد.خداوند امین تر از جبرئیل نیافت در زمین و آسمان و ریحانه را به او سپرد و عرشیان را نوید پیامبری جاوید داد.اکنون مریم فراموش شده، با طفلی در بطن کنار نخل خشکی تکیه زده؛از باری تعالی یاری می طلبدبرای آب، برای قوت:فَناداها مِن تَحتِها ألّا تَحزَنیقَد جَعَلَ رَبُّکِ تَحتَکِ سَریّا.24 وَهُزّی إلَیکِ بِجزعِ النَّخلَةِتُساقِط عَلَیکِ رُطَباً جَنیّا.25 فَکُلی وَاشرَبی وَقرّی عیناً فإمّا تَرَیِنَّ مِنَ البَشَرِ أحَداً فَقولی إنّی نَذَرتُ لِلرّحمانِ صوماًفَلَن اُکَلّمَ الیومَ إنسیّاً.26 مریمَ
زن در تاریخ قرآن
از موضوعاتی که در قرآن مجید از آن سخن به میان آمده،زنانی هستند که در خلال قصص قرآنی و رویدادهای تاریخی شناخته شده اند.این زنان گروهی خوب و گروهی بد بوده اند.و به همین جهت نیز در قرآن از آنان سخن رفته است.قرآن در این مورد می خواهد نقش زنرا در دو قطب مثبت ومنفی،با ایمان و بی ایمان روشن سازد تا سرگذشت آنان برای زنان مسلمین هم سرمشق باشد و هم عبرت.سرمشق از زنان پارسای نام آفرینی که منشأ دگرگونی های مثبت بودند و عبرت از آنان که فکر و کارشان در قطب مخالف،باعث انحطاطفضیلت انسانی وبدنامی خود و گرفتاری دیگران گردید.باید یادآور شویم که قرآن مجید در دو مورد از زن سخن گفته است: یکی از حدود و حقوق آنان به عنوان یک فرد انسان و تکالیف خاص و حقوق و حدود شرعی که دارند که ما به آن حدود و حقوق زن در قران میگوییم و در سوره های عدیده ی قران آمده است،به خصوص سوره ی نساء.یعنی سوره ای که از حقوق زن سخن رفته است.مورد دیگر داستان بعضی از آنان است که در ضمن داستانهای واقعی که در امت های پیشین یادر زمان
من الله توفیق
تنبیه زنان_2
3-وَاضرِبوهُنّ...در صورتیکه سرکشی و پشت پا زدن به وظایف خود از حد بگذرد و لجاجت و سرسختی ادامه یابد آنها را با تنبیه بدنی بر وظایف خود وادار سازید.مشروط به اینکه تنبیه موجب مجروح شدن یا کبودی بدن او نشود.(البته همه ی فقها اتفاق نظر دارتد که ترک زدن اولی است)فَاِن اَطَعنَکُم فَلا تَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلاًاگر اطاعت کردند راهی برای تعدّی بر آنها مجویید و به ظاهر اکتفا کرده و اذیتشان نکنید.سؤال:اگر مردان نشوز و ناسازگاری کردند چه باید کرد؟جواب:آنها هم درست مانند زنان باید تنبیه بدنی شوند ولی چون از دست زن خانواده ساخته نیست حاکم شرع موظف است آنها را مجازات بدنی کند.(تعزیر)و در پایان آیه مجدداً به مردان هشدار می دهد که از موقعیت سرپرستی خود در خانواده سوء استفاده نکنند و به قدرت خدا که بالاتر از همه ی قدرتهاست بیندیشند.انَّ اللهَ کانَ علیّاً کبیراً.امیدوارم تو این دو تا پست،تونسته باشم مختصراً به سوال،جواب داده باشم.
تنبیه زنان
بیشتر وقتا وقتی حرف از مهربونیه اسلام به میون میاد هستن کسایی که میگن:اگه اسلام اینقدر مهربونه چرا گفته زناتونو بزنین؟دین مبین اسلام دین صلح و دوستی و آرامشه.مگه میشه بی دلیل و منطق همچین حرفی بزنه؟با نگاهی گذرا به چند تا تفسیر جواب این سوالو پیدا کردم.قران تو آیه ی 34 سوره ی نساء در این مورد بحث کرده:الِّرجالُ قوّامونَ علی النِّساءِ بِما فَضَّل اللهُ بَعضَهَُم علی بعضٍ وَبِما اَنفَقوا مِن اَموالِهِم فَالصّالحاتُ قنِتتٌ حافظاتٌ للغَیبِ بِما حَفِظَ اللهُ و الّتی تَخافونَ نُشوزَهُنَّ فَعِظوهُنَّ و اهجُروهُنَّ فی المَضاجِعِ واضرِبوهُنَّ فاِن اَطَعنَکُم فَلا تَبغوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً اِنَّ اللهَ کانَ علیّاً کَبیراً.مردان سرپرست زنان هستند و تمام شئون آنها را از تدبیر و اداره ی زندگی و تامین امور تعلیم و تربیت آنها بر عهده دارند.این سرپرستی به خاطر موقعیت جسمی و روحی و به خاطر نفقه و پرداخت مهریه ی آنها نیز هست.زنان در برابر وظایفی که در خانواده به عهده دارند دو دسته اند:1-زنان صالح که در برابر نظام خانواده تسلیم و متعهد میباشند.آنها در حضور و غیبت شوهر امین هستند و حفظ الغیب می کنند.یعنی از نظر مالی و عفّت و در حفظ اسرار او خیانت نمی ورزند و در برابر حقوقی که خدا برای آنها قائل شده(بما حفظ الله)وظایف خود را به خوبی انجام می دهند.مردان موظفند این گونه زنان را بسیار گرامی دارند.2-زنانی که از وظایف خود سرپیچی کرده و ناسازگاری میکنند.چه در مال و چه در عفت.در مقابل چنین زنی چه باید کرد؟
این آیه مسئولیتی میدهد که چند مرحله دارد تا زن سازگار شود یا اگر نشد طلاقش دهند:1-وَالّلاتی تَخافونَ نُشوزَهُنّ...زنانی که از سرکشی و طغیان آنها می ترسید پندشان دهید تا بلکه با تذکرهای دوستانه دست از خلاف بردارند.2-َاهجُروهُنَّ فی المَضاجِع...در صورتیکه نصیحت ها سودی نداد در بستر از آنها دوری کنید تا با این بی اعتنایی و رو گردانی شما روحیه ی آنها متأثر شده به سازش برگردند.
منابع: تفسیر نمونه؛ تفسیر المیزان؛ تفسیر نسیم حیات؛ الکاشف؛ تفسیر مجمع البیان ادامه دارد.....
تابستون و قرآن[عناوین آرشیوشده]